مجموعه تاریخ تطبیقی اسلام از حاج آقا طائب
سه شنبه، 7 مهر 1394
41 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
مطالبی در مورد فاجعه منا
تبریک عرض میکنم میلاد بابرکت امام هادی (ع) را و از طرفی هم لازم است که عروج بیش از چهارصد نفر از حجاج ایرانی بیتالله الحرام را خدمت شما تسلیت بگویم (1).
البته این حادثهای که امسال در موسم حج به وقوع پیوست، از قبل هم پیشبینی میشد. من به بعضی از دوستانی که برای رفتن به حج امسال از من خداحافظی میکردند، میگفتم که خدا در این موسم حج به داد شما برسد. وقتی دلیل این جمله من را میپرسیدند، به آنها پاسخ میدادم که امسال شرایط ویژهای بر عربستان سعودی حاکم است و دلیل آن هم جنگی است که این رژیم درگیر آن شده است (2). جنگ هم مسألهای است که بسیاری از نیروهای کشور را درگیر خود میکند. قانونی در جنگ وجود دارد که میگوید، هر شخصی که در منطقه جنگی حضور پیدا میکند، باید توسط نه نفر در پشت جبهه حمایت شود. عربستان هم امسال درگیر یک جنگ تمام عیار است.
از طرفی، کسانی که به عربستان سفر کرده و عملکرد نظام سعودی را از نزدیک دیده باشند، میدانند که اساسا این نظام در مسائل مدیریتی ضعیف است. علت ضعف اساسی مدیریتی این نظام هم به این مسأله برمیگردد که عموما متکی به منابع مالی است و بیشتر امور خود را با پول حل میکنند و به این ترتیب، زمینه بروز و ظهور استعدادها را نمیدهند. در سختیها و کمبود امکانات، ضعف یا قوت مدیریت، خود را نشان میدهد. اگر جنگ هشت ساله به ما تحمیل نمیشد و آن کمبود امکانات وجود نداشت، امکان نداشت که ما کسانی مانند شهید زینالدین، شهید همت، شهید متوسلیان و همچنین حاج قاسم سلیمانی در عرصه مدیریت مسائل نظامی داشته باشیم.
از طرف دیگر، سعودیها در موسم حج، میبایست میزبان حدود دو میلیون زائر باشند، ولی نیروی انسانی این کار را در اختیار نداشتند. حتی اگر ما فرض کنیم که آل سعود در این فاجعه اخیر هیچ نیت سوئی هم نداشت، همین عدم داشتن نیروی کارآمد برای مدیریت حج امسال، این حج را به یک حج پرحادثه تبدیل کرد.
یک صفتی که آل سعود، متصف به آن است و از جمله صفات یهود هم به شمار میرود، صفت استکبار است. خدای متعال وقتی در قرآن دشمنشناسی و اولویت دشمنان مؤمنین را تشریح میکند، میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ» (مائده/82)؛ شدیدترین دشمنان مؤمنان را یهود و مشکرین خواهی یافت .بعد در مقابل این میفرماید: «وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ» (مائده/82). به قرینه مقابله، صفت یهودیها که از این آیه استفاده میشود، صفت استکبار است. عداوت یهود با مؤمنین، به دلیل همین صفت استکبار است واین آل سعود و یا بهتر بگوییم، آل شرور هم واجد این صفت استکبار هستند و در همین قضیه حج امسال نیز این صفت خود را نشان دادند. تعدادی از ایرانیهایی که در حج امسال شرکت کرده بودند، از کسانی بودند که امدادگری و کمک به مصدومان حوادث را در جبههها آموخته بودند و میتوانستد که در حادثه منا به مردم کمک کنند؛ ولی آل شرور این اجازه را به آنها نداد. من با یکی از دوستانی که امسال به حج مشرف شده بود در ارتباط بودم. ایشان از نیروهای جبهه بود و توانمندی بالایی در امدادگری داشت. من وقتی با او تماس گرفتم و از اوضاع منا پرسیدم، پاسخ داد که ما تأسف میخوریم که نیروهای آل سعود، افراد کاربلدی نیستند و به ما هم اجازه کمک نمیدهند.
اگر ما به گفته خدای متعال که میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ» (مائده/82)، محور شرارت عالم را اسرائیل و صهیونیسم بدانیم، این آل سعود که پیروان اسرائیل هستند، آل شرور میشوند و من پیشنهاد کردم که بر اساس آیات قرآن، به آل سعود، آل شرور اطلاق شود.
البته من باید این مطلب را به شما بگویم که یقینا این حادثه با اطلاع آمریکاییها بوده است؛ زیرا آمریکا بهتر از همه، نواقص آل شرور را میداند. همچنانکه آمریکاییها به اینها مأموریت دادهاند که جنگ بر علیه یمن را ادامه دهید و آمریکاییها برای اینها اینگونه جا انداختند که امنیت حجاج اهمیتی ندارد.
در اینجا، به این مطلب هم باید اشاره کنیم که اقدام اخیر آل شرور باعث شد که در آینده، رسانههای دنیا به تمسخر اعمال حج و به طور کلی مسلمانان بپردازند؛ به دلیل اینکه آل شرور با کمال وقاحت، مقصر این حادثه را ابتدا آفریقاییها معرفی کردند، بعد مالزیاییها را را مقصر جلوه دادند، و سپس مصریها و ایرانیها به عنوان مقصر حادثه معرفی شدند. با این اتهام، گروهها و ملیتهای مختلف مسلمان را در دنیا به صورت وحشی نشان دادند. این اتهامزنیها، بیدلیل نبوده است؛ بلکه همگی در راستای وحشی نشان دادن اسلام و مسلمین در دنیاست.
ما باید در این قضایا توجه داشته باشیم که اصل و ریشه آمریکاست. وقتی حجاج ما را سالهای جنگ ایران و عراق، در کنار خانه خدا شهید کردند، حضرت امام (ره) آمریکا را در آن جنایت سهیم دانست. ما هم نباید هرگز این مطلب را فراموش کنیم که آمریکا سرسلسله همه جنایات آل سعود است. مبادا که به آمریکا اعتماد کرده و از او توقع خیر داشته باشیم.
عدم همراهی امت با علی (ع) پس از پیامبر (ص)
در ادامه مباحث گذشته به اینجا رسیدیم که امیرالمؤمنین (ع) با یک پدیدهای مواجه شد که دست او را از نیرو خالی کرد. افرادی هم که برای آن حضرت باقی مانده بودند به حساب نمیآمدند؛ چرا که فاقد جایگاه اجتماعی بودند؛ سلمان فارسی یک ایرانی بود که در بین تعصبات عربی قرار گرفته بود؛ ابوذر هم در آن زمان یک پیرمرد نود ساله بود و کاری از دستش برنمیآمد؛ مقداد و عمار هم برده و سیاهپوست بودند و هیچ جایگاه اجتماعی نداشتند. از طرفی، تمام خاندان امیرالمؤمنین مانند عباس و عقیل، آنزمان در مقابل ایشان قرار گرفتند. شخصی در زمان امام صادق (ع) از آن حضرت سؤال کرد: زمانی که حق امیرالمؤمنین (ع) غصب شد، بزرگان بنیهاشم کجا بودند؟ امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: از این بزرگان، فقط عباس و عقیل باقی مانده بودند که آنها هم هر دو «مُؤَلِّفَة قلوبهم» بودند («مؤلّفة قلوبهم» کسانی بودند که تا فتح مکه مسلمان نشدند). امام صادق (ع) با این عبارت، عباس را در کنار ابوسفیان قرار داد. البته عباس شخصیت بسیار پیچیدهتری داشت. عباس کسی بود که بعدها برای او چهرهسازی کرده و گفتند: او در صدر اسلام تقیه میکرد و نفوذی پیامبر (ص) بود. بنیعباس این داستان را جعل کردند تا بتوانند چهره عباس را تطهیر کنند؛ در حالی که طبق فرمایش امام صادق (ع) عباس از «مؤلّفة قلوبهم» بوده است.
خود ابنعباس هم که از نزدیکان امیرالمؤمنین (ع) بود، شخصیت مورد تأییدی نیست. او همان کسی است که در برههای، اموال بصره را غارت کرد و امیرالمؤمنین (ع) به او نامه نوشت که تو هم وقتی حوادثی پیش آمد، خودت را نشان دادی!
این لقب «حِبر الأمّة» را چه کسی به ابن عباس داد؟ «حبر الأمة» به معنای دانشمند امت است (اَحبار به علمای یهودی اطلاق میشود). خلیفه دوم زمانی این لقب را به ابن عباس داد که او حدودا هفده ساله بود. چرا خلیفه دوم، ابن عباس را «حبر الأمة» نامید؟ برای اینکه با این القاب او را بزرگ کرده و زمینه را فراهم کنند تا بتوانند به صورت تدریجی، قدرت را در آینده از بنیامیه به بنیعباس منتقل کنند.
بنابراین عباس و عقیل در گروه مقابل امیرالمؤمنین (ع) قرار داشتند و کسانی نبودند که آن حضرت را در گرفتن حق خود یاری کنند. بقیه خاندان علی (ع) هم در آن زمان کم سن و سال بودند.
از طرفی، آن دسته از اصحاب پیامبر اسلام (ص) که دارای جایگاه اجتماعی بودند، در جبهه مقابل قرار گرفتند. نمونه این افراد، حسان بن ثابت شاعر پیامبر (ص) بود. حسان، خزرجی بود و تا آخر، گروه مقابل امیرالمؤمنین (ع) را همراهی کرد. حتی در جنگ صفین در رکاب معاویه بود و بر علیه امیرالمؤمنین (ع) شعر میگفت. حالا شما ببینید وقتی که شاعر پیامبر (ص) در جریان مورد بحث، در ستایش ابوبکر شعر بگوید، چه تأثیری در تودههای مردم میگذارد!
در چنین فضایی، علی (ع) نباید از خانه بیرون میآمد که همین کار را هم کرد. به محض اینکه مخالفین به قدرت رسیدند، امیرالمؤمنین (ع) شبانه جنازه پیامبر (ص) را دفن کرد.
سؤالی که در این حادثه به ذهن میرسد، این است که چرا گروه مخالف و مقابل، به دفن شبانه جنازه پیامبر (ص) اعتراض نکردند؟
دلیلش این بود که اگر اعتراض میکردند، امیرالمؤمنین (ع) پاسخ میداد: چرا شما در این سه روزی که جنازه بر زمین بود، برای دفن آن نیامدید؟!
(1). اشاره به حادثه منا که در روز عید قربان اتفاق افتاد.
(2). اشاره به حمله عربستان به یمن.