تاریخ اسلام - جلسه ۵

مجموعه تاریخ اسلام از حاج آقا قاسمیان

سه شنبه، 12 آبان 1388

21 دقیقه

البقرة : ۸ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ

باید آنقدر قران بخوانیم که شامه ما قوى شود نباید وقایع اتفاق بیفتد تا ما بفهمیم باید بو بکشیم و وقایع را رصد کنیم‏.

نقش ما امروز مشابه نقش عمار است اهل بصیرت و بصیرت دادن. (شناختن جریان نفاق علی رغم ظاهر ایمانی افراد)

النساء : ۱۴۰ وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً

منافق در خط فکرى کافر است و خداوند اینان را با هم و در کنار هم مى آورد اما گاهى خودشان هم نمى دانند جریان نفاق جریانى درونى است و منافق نمى تواند همیشه در سوراخ بماند وقتى از سوراخ بیرون آمد دیگر براى شناختنش فکر لازم نیست فقط دیدن لازم است‏.

مقام معظم رهبری: توطئه، توهم نیست همه دندانهایشان را براى ما تیز کرده اند هالیوود را دست کم نگیرید.

الأنعام : ۱۱۲ وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ [۱]

توجه به شروع حرکت ها . چرا برخى حرکت ها از مسجد نیست و از سلف(غذاخوری دانشگاه) است چرا برخى حرکت ها از خارج از کشور کد دهى مى شود. مطالب فوق ناظر به جریان سیزده آبان سال ۸۸ است و لزوم شرکت در راهپیمایى است‏.

سخن حضرت على(ع):[۲]

یعنى گیاهان بیابانى محکم اند اما گیاهان کنار آب ساقه هاى نازک دارند.

این امر در تربیت هم مهم است هرچه افراد مرفه نباشند شجاع تر و محکم تر بار مى آیند نباید به همه درخواست هاى بچه ها پاسخ داد بهتر است بچه ها مانند گیاهان برى بار بیایند اما قابلیت افرادى که در سختى هستند بیشتر است رفاه زندگى انسان را سنگین مى کند.

پیامبر به طبقه اشراف تعلق دارد اما زندگى در بیابان ودر کنار حلیمه موجب رشد ذوق ایشان شد.

بحث جاهلیت‏

الأعراف : ۴۰ إِنَّ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فی سَمِّ الْخِیاطِ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمینَ

الأعراف : ۱۷۰ وَ الَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحینَ

این دو آیه هم ناظر به حوادث اخیر جامعه است .

فهم تفکیک ماهیت دو چیز در فلسفه چگونه حاصل مى شود؟

به دلیل اینکه یکدسته آثار و خواص از یک شى مى بینیم و دسته آثار و خواصى از شیء دیگر که اینها این دو شىء را براى ما متمایز مى کنند. حال آنکه ما این همه آثار و خصوصیات متفاوت و متناقض را به یک موجود نسبت مى دهیم‏.

ص : ۵ أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْ‏ءٌ عُجابٌ

این همه الهه و خواص متعدد را در یک خدا جمع مى کنید؟

این دقیقا همان اعتقاد توحیدى است(فاذا مرضت فهو یشفین)

مشرکین موجوداتى را مدبر امر مى دانستند که همه زیر نظر خدا کار مى کنند.

یوسف : ۳۹ یا صاحِبَیِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

ما هم در نگاه توحیدى ارباب متفرق را قبول داریم(مانند کار ملائکه اى مثل جبرییل و میکاییل و عزراییل‏) اما در طول خداوند یعنى تحت ربوبیت خدا نه جانشین مدیریت خدا .

نتیجه ارباب متفرق داشتن چیست‏؟ اهمیت این موضوع چگونه است که افرادى مثل ابولهب در مقابل این دعوت مى ایستند؟ آیا این فقط یک بحث اعتقادى تخصصى است‏؟محتواى این دعوت چه کسانى را متوجه این داستان مى کند؟ چرا محتواى این بحث اعتقادى باید در خفا اتفاق مى افتاد؟ آیا زراندوزان با این بحث اعتقادى مشکل دارند؟ مگر خداپرستى دعوا دارد ؟ مگر چه اثرى دارد ؟ چرا انبیا را مسخره مى کردند؟ چرا هر نبى دشمن داشت؟ حرف انبیا که توحید بوده قولوا لا اله الا الله چرا نمى شود این یک خط فکرى باشد و سنگ و چوب پرستى هم یک مسلک‏؟

سه سوال اساسی:

۱-قولولااله الا الله تفلحوا یعنی چه؟

۲-اعتقادات جبرى مشرکان‏ چه تأثیری بر مردم داشته؟

۳-مبارزه با بدعت ها چه جایگاهى در تعلیمات دارد؟


[۱] و این گونه براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انس و جن قرار دادیم، که براى فریب مردم همواره گفتارى باطل ولى به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء مى‏کنند، و اگر پروردگارت مى‏خواست چنین نمى‏کردند، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم مى‏بافند واگذار. (۱۱۲)

[۲] نهج البلاغة ۴۱۸ ۴۵ و من کتاب له ع إلى عثمان بن حنیف الأنصاری و کان عامله على البصرة و قد بلغه أنه دعی إلى ولیمة قوم من أهلها، فمضى إلیها – قوله: ….. ص : ۴۱۶

۲۸۷ … وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّیَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْیَةَ أَقْوَى وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً. …