تاریخ اسلام - جلسه ۱۱

مجموعه تاریخ اسلام از حاج آقا قاسمیان

سه شنبه، 20 بهمن 1388

34 دقیقه

بعد از هجرت

التوبة : ۱۰۷ وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ آن أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ

حتی در مسجدی که به منظور نقشه کشی بر علیه اسلام ساخته شده نماز نخوانید و توقف نکننید هر چند در آنجا هم نماز می خوانند و شرابخواری نمی کنند چون شما یک طرز فکر را تقویت می کنید.

روحانیونی که فرار کردند سخنران حسینیه ارشاد بودند.

التوبة : ۸۴ وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ

حتی بر سر قبر اینان نباید ایستاد.

مرکز فعالیت های اسلامی پایگاه های فرهنگی و خصوصا مسجد است.

دو اقدام مهم پیامبر(ص):

۱- ایجاد علامت های مخصوص اسلام: مسجد یک علامت اسلامی است. همه بسیج ها از مسجد شروع می شود.

۲- تبدیل مبدا تاریخی : سال را بر مبنای هجرت گذاشتند آن هم از ماه ربیع الاول نه از تولد پیامبر(ص) و نه از شروع اسلام و نه از زمان نزول قرآن

بعدها ابتدای تاریخ هجری ماه محرم و برمبنای سابق شد و

اساسا این مبنا تامل برانگیز است و حرف مهمی دارد مسئله هجرت و کمک به حکومت اسلامی که در آیات پایانی سوره انفال آمده ناظر به همین موضوع است. (ایران ۳۱ سال تاریخ دارد و مبنای آن ۲۲ بهمن است)

باید تعیین اردوگاه کنیم حتی در مسائل فنی باید ببینم به کدام نظام کمک می کنیم.

در جنگ تبوک پیرمردهایی که به قول امام علی (ع) ابروهایشان روی چشمشان را گرفته بود در خواست حضور در جنگ می کردند حتی به شکل سیاهی لشکر.

آنقدر نماد تاریخی مهم بوده که زمان خلفا گروهی تشکیل دادند که مبنای تاریخی را تغییر دهند که حضرت علی در زمان عمر اصرار کردند همان سال هجری و از ربیع باشد اما عمر سال هجری را پذیرفت اما از محرم.

۳- پیامبر(ص) ادبیات سیاسی گروهبندی را تغییر داد، با عقد اخوت و تقسیم بندی بر اساس مهاجرین و انصار که باز بوی اسلام و بوی جهاد و هجرت می داد. حتی پیامبر(ص) اسم شهر را عوض می کند از یثرب به مدینه النبی (تهران خمینی آباد است)

الأحزاب : ۱۳ وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ آن بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ آن یُریدُونَ إِلاَّ فِراراً

در جریان جنگ احزاب (خندق) گروهی ملی گرا تحمل نام جدید مدینه را نداشتند و این شهر را با نام قدیم آن می خواندند. در بحث ولا محبت مطرح شد که تمام دوست داشتن نداشتن ها باید بر اساس مکتب شکل بگیرد عِرق اسلامی پتانسیلی بالاتر از میهن دوستی است (میهن دوستی در همه جای دنیا هست) اما اسلام مرز ندارد .

شهیدان انقلاب کشته های وطن نیستند کشته های اسلام هستند.

۴- گروههای مهاجر از قبایل مختلف هستند که به دلیل هجرت بی خانمان شده اند. پیامبر(ص) بر اساس پیمان اخوت معیار جدیدی برای پیوند دادن که اسلام است ابداع می کنند. و این ذهنیت آنقدر قوی شده که مردم گمان کرده اند که از یکدیگر ارث می برند.

آل‏عمران : ۱۰۳ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ

وقتی محور اسلام باشد و وقتی اسلام بر فطرتی که نفخه الهی دارد و بر اساس فطرت اسلامی متولد شده با محور اسلام متحد می شوند هیچ پتانسیلی بالاتر از محوریت توحیدو اسلام نیست که بتوان با آن مردم را در کنار هم نگه داشت. پیامبر(ص) مدام با اقدامات مختلف از این پتانسیل استفاده کردند.

شاهد مثال آیه بالا است یعنی این محوریت اسلام بود که شما را که دشمن بودید با هم برادر کرد مهاجر و انصار همه در کنار یکدیدگر قرار گرفتند.

ترکیب اجتماعی که مطلوب اسلام است بر مبنای الفت است و برای برقراری قویترین بنیادها باید از مبنای الفت استفاده کنیم.

گرایش صادق و گرایش کاذب : گرایش و شادی کاذب ؛ شادی که بر مبنای دین نباشد کاذب است (مانند فرد جراحی شده که تشنه است) دستگاه وجودی انسان نمی تواند شرک را هضم کند. شادمانی بر مبنایی غیر دین الکی خوش بودن است.

زندگی تشکیل دادن با فقط قانون موثر نیست یا تشکیل جامعه فقط بر مبنای قانون میسر نیست.

الأنفال : ۶۳ وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ

اگر تمام ثروت های زمین هم خرج شود نمی توان جامعه تشکیل داد مبنا باید الفت باشد.

الأنفال : ۶۲ وَ آن یُریدُوا آن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ

۵- بیشترین هزینه برای اسلام را لدی الورود مهاجرین پرداخت کردند (آنها از خانه و مسکن و مال خود گذشتند و ۱۳ سال از مشرکان سیلی خوردند و متحمل رنج و سختی شدند در حالیکه انصار در پیمان عقبه گفتند در خانه از شما دفاع می کنیم اما با شما به جنگ نمی آییم)

در سریه های[۱] که قبل از جنگ بدر اتفاق افتاد پیامبر(ص) فقط مهاجرین را ارسال می کرد بسیاری از این سریه ها فقط حالت مانور نظامی داشت و اصلا جنگ نبود پیامبر(ص) در این زمان اصلا کاری با انصار نداشت. در جریان این سریه ها پیامبر(ص) قبایل اطراف مدینه را با خود هم پیمان می کند و یک دیوار از قبایل متحد به دور خود درست می کند.

شاخص حکومت اسلامی جنگی(بدر) شد که یک نفر در مقابل ده نفر ایستادگی می کرد که این نشان دهنده روحیه ای بود که به یاران خود می داد.

کم کم مهاجرین به واسطه مشاهداتی که کردند و الفت هایی که بین ایشان ایجاد شده بود در جنگ ها شرکت کردند.

الأنفال : ۵ کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ آن فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ لَکارِهُونَ

خدا تو را اخراج داد از شهر (اذا اراد الله بعبد خیرا …) شاید تو با هدف دیگری کاری را شروع کنی ولی خدا بهتر از آن را برای تو بخواهد.

الأنفال : ۶ یُجادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ

الأنفال : ۷ وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ آن غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللَّهُ آن یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ

مسلمانان چون بعد از کفار آمده بودند در بدترین منطقه و شرایط بودند اما خدا یاریش را شامل حال آنان کرد (ولله جنود السموات و الارض) و ما النصر الا من عندالله (جنگ بدر در ماه رمضان بوده و این باران برای آنها بسیار گوارا بوده)

حتی به مومنین امر شد به هیچ وجه از میدان برنگردند حتی در ابواب فقهی ما آمده که تنها در شرایط تاکتیکی می توان پشت به دشمن کرد باید دقت کرد کار تاکتیکی با ترس اشتباه نشود .

اما در اوج پیروزی خداوند در وسط معرکه جنگ می گوید و ما رمیت اذ رمیت[۲] و این اوج اعتقاد توحیدی است (مانند سخن امام در فتح خرمشهر که گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد. حتی رزمندگان از این سخن خوششان آمد چرا که خود را بازوی خدا دیدند)

بحث اسرا و غنائم جنگ بدر

الأنفال : ۶۵ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ آن یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ آن یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ

اهم بحث تحریک است نه تبیین (صبور کسی است که حرکت می کند نه فرد موش مرده)

این آیه مقابله ۱ به ۱۰ است. و فهم کافران این را نمی کشد و به همین دلیل شما بر آنان پیروز می شوید.

الأنفال : ۶۶ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَ عَلِمَ آن فیکُمْ ضَعْفاً فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ آن یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ

در این آیه خداوند با لحن تحقیر به مسلمانان می گوید هر نفر شما با دو نفر که می تواند مقابله کند؟!

مبنا در این آیات کشتن مشرکان است چراکه در آیه آمده پیامبر(ص) که در زمین جایگاه ثابتی ندارد نباید اسیر بگیرد پیامبر(ص) می خواست اسرای مشرکان را بکشد چون آنان دوباره برای جنگ می آمدند اما برخی مسلمانان گفتند آنها را نکشید بلکه فدیه بگیرید . ۷۰۰۰۰ اسیر در بدر گرفته شده بود که اگر اینان کشته می شدند قوای نظامی مشرکان ضعیف می شد دیگر جنگ های بعدی شکل نمی گرفت اما گویا برخی مهاجرین می خواستند با فدیه دادن این اسرا بعضی از اموال از دست رفته مکه به ایشان بازگردد. (البته فدیه دادن برای اسیران وقتی پایه های حکومت محکم شده می تواند به اقتدار اسلام هم باشد)

البته پیامبر(ص) بحث فدیه فرهنگی یعنی سواد یاد دادن را پذیرفت.

وقایع مهم سال اول سریه ها و پیمانها بوده.

وقایع مهم سال دوم جنگ بدر بوده.


[۱] سریه به جنگ‌هایی از صدر اسلام گفته می‌شود که پیامبر اسلام شخصا در آنها حضور نداشت

[۲] الأنفال : ۱۷ فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏ وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ