مانع دوم رشد: دین حداقلی

مجموعه موانع رشد از حاج آقا پناهیان

در هیئت شهدای گمنام

چهارشنبه، 26 خرداد 1395

48 دقیقه

همان گونه که بیان شد اولین مانع رشد جهل است. اولویت این مانع از ناشی از اهمیت علم است. دومین مانع، آگاهی های غلط و تحریف دین است. کسی که نمی خواهد زیاد دیندار باشد و همت او به همان اندازه است. ولی کسی که توجیه دینی می کند و محدود دیدن رشد خود را با دین اثبات می کند. این اثبات جهل با منابع دینی است و تحریف دین و محدود تلقی کردن دین است. به تعبیر امروزی ها که خیلی شیک و بسته بندی تحویل ما می دهند «نگاه حداقلی به دین» است.

اخیراً گرایش های فکری مشترکی با صدر اسلام در زندگی ما ایجاد شده است. بعد از رحلت پیامبر شعاری رسماً شنیده می شد و در مقابل امیرالمؤمنین در کوفه با همان شعار ایستادند و شعار آنها «حسبنا کتاب الله» محدودیت مسیر رشد را تئوریزه می کردند. در اثر این اتفاق قلوب مردم فریب خورد و در مقابل ولی زمان ایستادند و حضرت زهرا را هم به شهادت رساندند و همچنین امام حسین (علیه السلام) را به شهادت رساندند.

آنها به حداقلی از فواید دین اکتفا کردند و مدعی شدند که نهایت استفاده ای که دین به ما می رساند همان اندازه است. نگاه حداقلی به دین نقطه ی شروعی است برای ریشه کن کردن دین. قشریون از این دسته هستند که اعماق عرفانی اسلام را درک نمی کنند. این دسته با سکولاریسم هم آغوش می شوند و حرف های یکسانی می زنند.

علم به دین تحریف شده و دین حداقلی وجوه مختلف و مراتب مختلف دارد. بر اساس مختصات شخصی، افراد محدوده ای را برای خود تعریف می کنند و نمی خواهند فراتر از آن روند.

عارف کامل امام خمینی (ره) در باب گذر از ظاهر و رسیدن به باطن می فرمایند:

نتيجه مطلوبه از عبادات تحصيل معارف و تمكين توحيد و ديگر معارف است در قلب. و اين مقصد حاصل نشود مگر آنكه حظوظ قلبيّه عبادات را سالك استيفاء كند، و از صورت و قالب به حقيقت و لبّ عبور نمايد، و واقف نشود در دنيا و قشر كه وقوف در اين امور خار راه سلوك انسانيت است. و كسانى كه دعوت به صورت محض مى ‏كنند و مردم را از آداب باطنيّه باز مى‏دارند و گويند شريعت را جز اين صورت و قشر معنى و حقيقتى نيست، شياطين طريق الى اللَّه و خارهاى راه انسانيّتند، و از شرّ آنها بايد به خداى تعالى پناه برد كه نور فطرت اللَّه را كه نور معرفت و توحيد و ولايت و ديگر معارف است در انسان منطفى مى‏كنند و حجابهاى تقليد و جهالت و عادت و اوهام را به روى آن مى‏كشند، و بندگان خداى تعالى را از عكوف به درگاه او و وصول به جمال جميل او بازمی ‏دارند و سدّ طريق معارف می ‏نمايند.

اینها گمان می کنند که حق تعالی این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتاب ها نازل فرموده و ملائکه الله معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده برای اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا تا به شهوات آن در آخرت برسی. آن قدری که اهمیت به جماع پانصد ساله می دهند به توحید و نبوّات نمی دهند؛ و تمام معارف را مقدمه تعمیر بطن و فرج می دانند. اگر حکیمی الهی یا عارفی ربانی به روی بندگان خدا بخواهد دری از رحمت باز کند و ورقی از حکمت الهی بخواند، از هیچ نسبت و بدگویی و فحش و تکفیری به او خودداری نمی کنند. (امام خمینی، آداب الصلاه، ص ۱۵۴)

تقوا در عرصه ی اجتماعی ارزش بیشتر دارد و یا در عرصه ی فردی. بالاترین ظلم، ظلم به امت است. اکتفا کردن به حداقل دین و تحریف کردن آن دومین مانع برای رشد شد.

در هر بحث اخلاقی که به عمق آن برویم به محور ولایت می رسیم. به همین دلیل است که قشریون با عمق دین مقابله می کنند، مخالف با ولایت بوده است. نسبت به مقام ولایت حسادت می کنند و پذیرای مقام امام نیستند. اولین قتلی هم که فرزندان حضرت آدم انجام دادند ناشی از همین حسادت نسبت به مقام ولایت بوده است.

خداوند دین را اساسا یک جوری طراحی کرده است که از ظاهر مفارقت کنیم وبه باطن آن برسیم تا به حقیقت برسیم.

صحیفه ی حضرت امام را بخوانید من گمان نمی کنم کسی که صحیفه ی حضرت امام را نخوانده باشد دین را به درستی درک کرده باشد چون دین بواطنی دارد که فقط امام آن معارف را بیان می کند.