چرا پیامبران و دینداران به سفاهت متهم می‌شوند؟

مجموعه دین‌داران و دین‌گریزان از حاج آقا پناهیان

در مسجد دانشگاه تهران

چهارشنبه، 14 مهر 1395

48 دقیقه

  • بسیاری از ویژگی‌های روحی ما، آثار خود را در سبک اندیشۀ ما نشان می‌دهد. مثلاً «تکبر» اگر به اندیشه و عقل انسان اصابت کند، آثار بسیاری بدی خواهد داشت. همچنین «تواضعِ زیادی و بی‌جا» می‌تواند به اندیشه و تفکر انسان ضرر بزند؛ وقتی انسان چاپلوس بار بیاید و این ویژگی به اندیشۀ انسان اصابت کند، دیگر نمی‌تواند دانشمند شود، فوقش نقّال اندیشه‌های دیگران می‌شود، ولی خلاقیت و ابتکاری از خودش نشان نخواهد داد.

  • خیلی‌ها هستند که از نظر روحی نسبت به اندیشمندان بزرگ، مرعوب می‌شوند و دیگر به خودشان اجازه نمی‌دهند که در مقابل آنها فکر کنند. خیلی‌ها ممکن است از نظر روحی، علاقمند به تمدنی در مغرب‌زمین شوند، و بعد هم تفکرشان را در خدمت توجیه آن تمدن قرار دهند؛ اینها هیچ‌وقت نمی‌توانند در مقام نقد آن تمدن بربیایند.

  • یکی از ویژگی‌های شخصیتی افراد که موجب دین‌گریزی بعضی‌ها می‌شود-و در میدان اندیشه هم خودش را نشان می‌دهد- سفاهت و نادانی است. خداوند می‌فرماید: «چه کسی حاضر است از آیین ابراهیم فاصله بگیرد، مگر کسی که خود را به نادانی و بی‌خِردی زده است؟ وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه‏!»(بقره/130) در واقع کسی که دین را انتخاب نکند، دارای نوعی ساده‌لوحی است. کسانی که دیندار نمی‌شوند نوعاً افراد نادانی هستند، مگر آنهایی که دچار سوءتفاهم هستند.

  • البته ممکن است بعضی‌ها ساده‌لوحانه دین را بپذیرند، اینها یا بعداً در اثر دینداری هوشمند خواهند شد، یا اینکه بعداً با همین نادانی کمر اسلام را خواهند شکست! کسی که نادان باشد و بخواهد دیندار شود، می‌آید و از سرِ سطحی‌نگری دین‌گرایی می‌کند و بعداً یک روزی از دین شانه خالی خواهد کرد و دین را به زمین خواهد زد. این سفیهانِ دیندار در حد منافقین-که از کفار هم بدترند- به دین ضربه خواهند زد.

  • کسانی که دیندار می‌شوند اگر ویژگی‌های مثبتِ شخصیتی‌شان آنها را وادار به دیندار شدن کرده باشد، دیندارانِ خوبی می‌شوند. اما بعضی‌ها هم هستند که نه به‌دلیل ویژگی‌های مثبتِ شخصیتی‌شان، بلکه اتفاقاً به‌دلیل ویژگی‌های منفیِ شخصیتی‌شان دیندار می‌شوند!

  • دین از مقولۀ روشنفکری است. هیچ‌کدام از احکام دینی ما سطحی نیست، شاید حکمت برخی احکام، هزار سال بعد فهمید شود. چون انسان موجود پیچیده‌ای است و لذا احکام دین که متناسب با این انسان صادر شده‌اند، احکام پیچیده‌ای هستند و اگر کسی بخواهد اینها را بفهمد و قبول کند، باید یک‌مقدار از ذهن پیچیده‌ای برخوردار باشد.

  • اهل معرفت به ما می‌گفتند که هیچ‌وقت از میان عرفا، کسانی که افراد باهوشی نبودند-ولی دارای کرامت بودند- را الگوی خودتان قرار ندهید، آنها خودشان را نجات دادند، ولی نمی‌توانند دیگران را نجات دهند. اما عرفایی مثل مرحوم قاضی، و آیت الله بهجت و بهاءالدینی، عرفان‌شان نتیجۀ شدت هوشمندی آنها بود. اینها می‌توانند دل‌ها را امامت و رهبری کنند.

  • دعوای اصلی بین دین و بی‌دینی-خصوصاً امروزه- سرِ سفاهت و بی‌خِردی است. چرا می‌گوییم «خصوصاً امروز»؟ چون بشر امروزه سعی می‌کند همه‌چیز را توجیه علمی می‌کند؛ حتی مسائلی مثل همجنس‌بازی را! این توجیه‌های علمی سخیف را انسان‌های سطحی می‌پذیرند نه انسان‌های عمیق.

  • چرا پیامبران و دینداران همیشه استهزاء می‌شوند و به سفاهت متهم می‌شوند؟ چون دینداران حرف‌هایی می‌زنند که از دومینوهای بزرگی حکایت می‌کنند و درک این دومینوها برای افراد عادی سخت است، مثلاً می‌گویند: «اگر این‌کار را بکنید، بعدها نتیجه‌اش این‌طوری می‌شود...» اما چون فاصلۀ این دومینوها طولانی است، افراد سفیه و سطحی‌نگر نمی‌فهمند و لذا استهزاء می‌کنند.