مجموعه شرح نهجالبلاغه امیرالمومنین از حاج آقا حسینیقمی
سه شنبه، 17 مهر 1397
50 دقیقه
موضوع برنامه: امام حسین(علیهالسلام) وارث انبیای الهی
شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سلام میکنم به همه دوستان عزیز، بینندهها و شنوندههای نازنینمان، خیلی خوشحالیم که امروز هم با سمت خدا در محضر شما هستیم. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.حاج آقای حسینی قمی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان عزیز و شنوندگان رادیو قرآن دارم. چون در آستانه اربعین سیدالشهداء(ع) هستیم، انشاءالله هرکس هرچه بلد است و در توانش هست برای با عظمت برگزار شدن اربعین تلاش کند. این یک عزاداری نیست و تبدیل به بزرگترین شعائر دینی شده است. ما در طول سال هیچ جای عالم نمیتوانیم جمعیت با چنین عظمتی را نشان بدهیم. مردم هرچه میتوانند کمک کنند. اهلبیت(ع) گاهی خودشان بیمار بودند و نمیتوانستند کربلا بروند و نایب میگرفتند. هرکس نمیتواند به کربلا مشرف شود نایب بگیرد. حتی من پیشنهاد میکنم در بحث نیابتها بگردند همسایهای، جوان محلی، در دانشگاه و در مدرسه پیدا کنند. چقدر هستند کسانی که هنوز به زیارت کربلا نرفتند. خواهش میکنم این سیستم را خیلی پیچیده نکنیم، هرکس در بستگان خود نگاه کند، برادرزادهها، پسرهای برادر و پسرهای خواهر، همسایه، دوستان اگر کسی هست هنوز کربلا مشرف نشده است، کمک کنید. تازگی مطلبی را دیدم که اعلام کردند چون دلار چند هزار تومانی ارزان شد ما نسبت به زائرین هم همین تخفیف را اعمال کردیم. چقدر تخفیف دادید؟ در دلار زائر 350 تومان یعنی در چهل دلار، 14 هزار تومان پایین آوردند. شما از آن طرف تبلیغ میکنید و میگویید: قیمت دلار چند هزار تا پایین آمد آنوقت به زائر سیدالشهداء که میرسد 350 تا یک تومان! این کارها جالب نیست. عزت زائر سیدالشهداء(ع) باید حفظ شود. ما نیازی به کمک نداریم. حداقل در مورد کار نکرده دیگر چیزی نگوییم!تازگی از شهر مهران آمدم. این جاده خیلی مشکل دارد. در مسیر با ابزار آلاتی که برای اصلاح جاده هست نیاز به عمر حضرت نوح است که این جاده درست شود. قرآن وقتی میخواهد خطاب کند، به حضرت ابراهیم میفرماید: تو صدا بزن، من صدای تو را به همه عالم میرسانم. «يَأْتُوكَ رِجالًا» (حج/27) حضرت ابراهیم گفت: صدای من به کجا میرسد؟ خدا فرمود: «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج» ابراهیم تو صدا بزن، همه مردم به حج میآیند. «يَأْتُوكَ رِجالًا» رجال یعنی پیادهها، «وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» اول خدا در حج پیادهها را نام میبرد. پیادهها بر سوارهها مقدم هستند. بعد سراغ سوارهها میرود، باز آنهایی که شترهای راهور و تیز، اسبهای تیز نه، «وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» خدا در قصه کربلا اول پیادهها، بعد سوارهها و بعد هواییها، حداقل شما این خدمت را به زائر پیاده بدهید. این جاده خیلی کار دارد. مهران یک شهر کوچک است ولی مردمی دارد که واقعاً با جان و دل به زائرین کمک و خدمت میکنند. در سال چند میلیون زائر در این مسیر میآید و میرود. الآن آقایان صریحاً میگویند: اگر عراق ویزا را لغو کند ما حرفی نداریم. حالا که آنها لغو نکردند، حداقل این درآمدی که در این مسیر دارید، از آن طرف از زائر عراقی که به ایران میآیند ویزا میگیرند، شما میگویید: ما طمعی نداریم و این در مقابل آن نمیخواهیم باشد. ما برای این پول جیبی ندوختیم. دولت عراق حذف کند و ما هم حذف میکنیم. خوب این پول را خرج سیدالشهداء و امام حسین کنید. شما بگویید از پارسال تا الآن در حکومت دینی چه خدمتی به زائر سیدالشهداء(ع) شده است؟ در کشورهای اروپایی به مراکز اسلامی کمک میکنند. وقتی میگویند: چرا کمک می کنید؟ شما لائیک هستید و خدا را قبول ندارید. برای چه به مرکز دینی کمک میکنید؟ میگویند: ما وقتی به مرکز دینی کمک میکنیم به خودمان خدمت کردیم. چرا؟ چون وقتی سطح اخلاق در جامعه بالا برود، نا هنجاریها کم میشود. ما این بودجه را از جای دیگر برداشتیم و اینجا گذاشتیم و به این خوبی خرج میکنیم. ما متوجه نیستیم که اگر به این برنامهها کمک کنیم اخلاق بالا برود، یک جوان وقتی نگاهش به قبر شش گوشه سیدالشهداء بیافتد، خیلی از پدر و مادرها نگران جوانهایشان هستند. اگر جوانها یک مقدار تمایل دارند، بفرستید پیاده روی نجف تا کربلا را بروند. فراوان افرادی را دیدیم که با نگاه به قبر شش گوشه سیدالشهداء و سفر اربعین تحولی در آنها ایجاد شده است. الآن دو سه سال است میگوییم هزینهای که بابت بیمه از زائر سیدالشهداء گرفتید چقدر است و چه مقدار خرج کردید؟ به هر دری زدیم آمارها همه مخفی است. مرد و مردانه بگویید: چقدر گرفتید و چقدر خرج کردید؟ شریعتی: انشاءالله هرکس هرچقدر در توانش هست و میتواند کاری برای اربعین انجام بدهد. یقین دارم اربعین امسال هم علیرغم همه مشکلات با شکوهتر از سالهای قبل به دست مردم و زائرین امام حسین به وقوع خواهد پیوست و جهان مات و مبهوت این جمعیت و این عشق و شیدایی مردم نسبت به امام حسین خواهند بود. به مناسبت این ایام حاج آقای حسینی یک بحثی را آماده کردند که بسیار بحث خوبی است که سیدالشهداء(ع) وارث انبیاء است و این به چه معناست. بحث امروز شما را خواهیم شنید.حاج آقای حسینی قمی: بسم الله الرحمن الرحیم، در جلسه گذشته گفتیم در زیارت سیدالشهداء(ع) که در منابع بسیار قدیمی مثل «تهذیب شیخ طوسی» و «کامل الزیارات» آمده است، امام صادق و ائمه به ما یاد دادند به امام حسین اینطور سلام کنیم: «السلام علی یا وارث آدم صفوة الله، وارث نوح نبی الله، وارث ابراهیم خلیل الله، وارث موسی کلیم الله، وارث عیسی روح الله، وارث محمد صلی الله علیه و آله حبیب الله» این وراثت در چیست؟ گفتیم اگر به داستان انبیاء در قرآن مراجعه کنید، نام این شش پیامبر که پنج نفرشان پیامبر اولوالعزم هستند، قریب 270 بار در قرآن آمده است. اگر به این 270 آیه که اسم انبیاء هست و صدها آیه دیگر که داستان انبیاء هست، انسان مراجعه کند میتواند به دست بیاورد آنها چه داشتند و سیدالشهداء(س) چه چیزی از آنها به ارث برده است. باز اضافه کردیم درجات انبیاء متفاوت است. «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ» (بقره/253) بعضی انبیاء را خداوند میفرماید: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتاب» اینها را یاد کن و اینها الگوی جامعه هستند. بعضی را میفرماید: نه «وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ» (قلم/48) یکی از نمونههای دیگر این است «السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله» سیدالشهداء(ع) وارث موسی هست. این داستان میراث چیست؟ اگر از ما سؤال کنند بیشترین داستان قرآن در مورد کدامیک از انبیاء است؟ در مورد حضرت موسی هست. قریب 130 بار اسم حضرت در قرآن آمده و یک بخش عمدهای از قرآن، داستان حضرت موسی در فصول مختلف زندگیشان است. از جمله آیات مبارک سوره قصص، آیه 7 «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» ما به مادر موسی وحی کردیم، موسی وقتی به دنیا آمد، داستان در کتابها و فیلمها هست. فرعون تصمیم داشت موسی را به قتل برساند. گفته بودند: فرزندی به دنیا میآید که کاخ تو را بر هم میزند. تمام فرزندان پسر را دستور کشتن داد. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ» (قصص/4) فرعون پسرها را ذبح میکرد ولی زنها را زنده نگه میداشت. حضرت موسی به دنیا آمد و طفل شیرخوار بود. مادر نگران بود که مأمورین فرعون میآیند و این طفل یکی دو روزه را میبرند و ذبح میکنند. خدا میگوید: ما به مادر موسی وحی کردیم. «أَنْ أَرْضِعِيهِ» فعلاً به او شیر بده، «فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ» هروقت سر و کله مأمورین پیدا شد، «فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ» این را تحویل امواج خروشان نیل بده. معروف است صندوقچهای درست کرد و حضرت موسی را در آن صندوقچه قرار داد و در نیل انداخت. «وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي» نگران نباش! از مادرانی که طفل شیرخوار دارند سؤال میکنم. حاضر هستید ده دقیقه بچهتان را بگذارید بروید و کسی نباشد؟ آنوقت قرآن میگوید: ما به مادر موسی گفتیم: «فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ» تو تحویل امواج خروشان نیل بده به چه امید؟ «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمیگردانیم. «وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» وقتی برگرداندیم او را از پیامبران بزرگ الهی قرار میدهیم. مادر موسی ایمان داشت به «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» باور داشت. امروز جامعه دینی ما این باور را دارد؟ الآن مشکل جامعه ما کمبود اطلاعات نیست. ما اطلاعات دینی داریم. نبود باورهای دینی است. یعنی یک مادر باور دارد «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمیگردانیم ولی ما باور نداریم طفل شیرخوار را به امواج خروشان تحویل بده ما برمیگردانیم. ما از مالمان بگذریم! باور داریم؟ او باور داشت. صدیقه طاهره(س) باور داشت. چطور فاطمه زهرا(س) به این وعده الهی باور داشت؟ چون همان روز اول به حضرت گفتند، روز ولادت فاطمه زهرا پیامبر به فاطمه زهرا فرمود: دخترم این بچه را به دنیا آوردی، ولی این را در کربلا قطعه قطعه میکنند! ولی مادر گفت: «رضیتُ» چرا؟ چون باور داشت. این مادر و آن مادر به این باورها اعتقاد داشتند و ما نداریم. این قرآن کریم است و بارها گفتیم. سوره مبارکه بقره «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ» (بقره/261) یک درهم در راه خدا انفاق کردی مثل دانه گندمی که هفتصد تا میشود تازه «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم» آقا و خانم محترم، من و شما باور داریم یک درهم انفاق در راه خدا تبدیل به هفتصد برابر میشود تازه «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم»؟ اگر داشتیم امروز اینقدر انفاق در جامعه ما سخت نبود. از مال گذشتن اینقدر سخت نبود. به خانم ارث رسیده و آقا هم یک پول اضافهای دارد در بانک میگذارد. چرا؟ چون بانک اول ماه سود میدهد. به این سود باور دارد. برای چه این پول را در بانک میگذاری؟ میگوید: 15 درصد سود دارد. اگر دولت بگوید: من 85 درصد دیگر هم اضافه میکنم تازه دو برابر میشود. خدا میگوید: من هفتصد برابر، نه بالاتر «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم» در انفاق چنین است. میگوید: اگر قرض دادی، باز بیشتر!من به دوستان میگویم یکی از بهترین کارهای خیر، چرا گفتند: قرض بالاتر است؟ در روایت هم فرمودند، قرض حتماً به مستحق میرسد. اگر کسی مجبور و گرفتار نباشد نمیآید این پیچ و خم قرض را طی کند. ولی در انفاق ممکن است به کسی برسد که نیازمند واقعی هم نباشد. خانم محترم این پول را در یک صندوق بگذار. یک صندوق قرض الحسنه مطمئن بگذار، اصل پول شما باقی میماند، تمام تضمینها با بانک است. شما کسی را معرفی کن، یا از اصل پولت مسدود کن، یا نه، پولت را مسدود کن با گذشت زمان کوتاهی از اعتبار پول شما به افراد وام میدهند. قرآن میگوید: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمیگردانیم. چرا پانزده درصد را باور داریم ولی اینکه پول در صندوق بگذاریم، یک گرهای از کسی باز شود. یک جوانی اشتغال پیدا کند. یک پدری جهیزیه دخترش را بدهد. الآن هیچکس این حرفها را به خودش نمیگیرد.آنهایی که زندگی مرفه دارند میگویند: زندگی ما معمولی است. ما چیزی نداریم. به فلانی بگو! خانه طرف میروی میگویی: حاج آقا لوستر چند است؟ تازگی نخریدیم ولی به نظرم چهارصد میلیون! فرش و مبلمان و خانه و ماشینش را نگاه میکنی، هیچکس این حرفها را به خودش نمیگیرد. ما که زندگی معمولی داریم به دیگران بگو! تمام بینندگانی که حرف مرا میشنوند همه حرف را به دیگران برمیگردانند. آدمی که باید صد تا جهیزیه بگیرد و به دیگران کمک کند، یک جعبه خرما میگیرد و به مسجد میبرد و هزار نیت هم میکند که برای اموات و درگذشتهها و بد وارث و بی وارث و شهداء باشد و فکر هم میکند کار خیر همین است! باور کم است. قرآن میگوید: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ». خدا میگوید: طفلت را به امواج خروشان نیل بیانداز، ما او را برمیگردانیم. فاطمه زهرا، سیدة النساء، تو حسینت را در راه خدا بده، قطعه قطعه شود، حضرت فرمود: دارم میبینم که گرگهای بیابان او را قطعه قطعه میکنند. روزی که امام حسین(ع) به دنیا آمده، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی گفتند: در جشن ولادت امام حسین(ع) داشتیم گریه میکردیم. گفتند: جشن میلاد گریه ندارد. فرمود: این تنها مولودی است که امشب وقتی جبرئیل آمد تبریک ولایتش را گفت، خبر شهادتش را هم داد. همزمان با تبریک ولادت، خبر شهادت را داد و پیامبر خدا هم به فاطمه زهرا خبر داد و مخفی نکرد. حضرت فرمود: فرزندی که میخواهد قطعه قطعه شود... پیامبر فرمود: نه! در عوض خدا این پاداشها را به او میدهد، نه امام از نسل اوست. شفاء در تربت اوست. صدیقه طاهره عرض کرد: «رضیتُ» راضی شدم. ایمان مادر حضرت موسی را ضرب در چند کنیم تا ایمان صدیقه طاهره(س) شود؟دینداری التماس نمیخواهد. آقا تو را خدا به داد مردم برسید. فقرا را فراموش نکنید. این باور میخواهد. عبدالله بن عُمیر کلبی سرش را از پنجره خانه بیرون کرد، گفت: چه خبر است؟ گفتند: عدهای دارند به جنگ با پسر پیغمبر میروند. آمد به همسرش گفت و با خانمش دو تایی راه افتادند و گفتند: ما در رکاب سید الشهداء میرویم. نه دعوتنامه نوشته بود و نه حضرت برای او دعوتنامه نوشته بود و نه کسی به او التماس کرد. دینداری التماس نمیخواهد. روز عاشورا با عزت و سرافرازی به شهادت رسید و همسرش هم در کنار او به شهادت رسید. تنها زنی بود که در کربلا به شهادت رسید. این باور و ایمان است. آنوقت ما از جان نه، از مال نمیگذریم! این روزها از خجالت مردم کمتر از خانه بیرون میآییم. مسئولین عمق گرفتاری مردم را باور ندارند که اگر باور داشتند باید بیشتر از این تلاش میکردند. انفاق مستحب است، هیچ! واجبات را انجام دهیم. همین خمس واجب را چند درصد از متدینین میدهند؟ امروز 17 مهر ماه شروع به کار و کسب کردی تا 17 مهر ماه سال آینده، یک سال هرچه دوست داری خرج کن. مسافرت، جهیزیه، عروسی، دختر، ولیمه و سیسمونی و هرچه میخواهی انجام بده، 17 مهرماه 98 نگاه کن اگر کم داشتی که باید به تو کمک کنند. اگر مساوی شد که هیچ، اگر اضافه آمد هشتاد درصد برای تو، بیست درصد نیمی برای سادات فقیر است در برابر زکات که به غیر سادات میدهند. نیمی هم سهم امام زمان(ع) است یعنی خرج دین و کار خیر. بعضی میگویند: نمیشود، آخوندها میخورند! بسم الله نزد مرجع تقلیدت برو و بگو: یک پروژهای نشان بدهید من خودم هزینه کنم.دو سه روز پیش من دفتر آیت الله العظمی سیستانی در قم بودم. آقایی خدمت نماینده ایشان آمد. گفت: من آمدم هفتصد میلیون خمس بدهم ولی میگویند: آخوندها میخورند! من اعتماد ندارم. میشود شما این پول مرا بگویید کجا هزینه میکنید، یک جای مشخصی معرفی کنید؟ ایشان فرمود: هفتصد میلیون شما دو بخش است. نیمی سهم امام است. کجا میخواهی خرج کنی؟ گفت: جایی مثل بیمارستان، ایشان فرمود: ما در قم در حال ساخت بیمارستان قلب هستیم به طوری که تمام شهرهای اطراف را هم پوشش بدهد. میخواهید اینجا خرج کنید؟ گفت: خیالم راحت شد. نیمی از سهم امامش را مستقیم در این بیمارستان ریخت. نیم دیگر هم خودت بده، چرا من بدهم؟ مگر شما سادات فقیر سراغ نداری؟ گفت: من کارم سخت است. این مبلغ بالا است. من نمیتوانم! آیت الله العظمی سیستانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از مراجع گذشته میگویند: سهم سادات فقیر را خودتان بدهید. معلوم شود مشکل ما وسوسه فکری است یا نه نمیتوانیم از مال بگذریم؟ دل کندن سخت است. در بحث زکات گفتیم: آقای کشاورز، گندم و آب و هوا و دریا برای من است. پنج دانه پاشیدی و هزار کیلو شد. 950 کیلو برای تو، 50 کیلو را به فقرا بده. این برای زکات است. این دیگر نیاز به مجتهد ندارد. از هزار کیلو، پنجاه کیلو را به فقرا بده. چند درصد از کشاورزان ما از هزار کیلو، پنجاه کیلو را میدهند؟ پنج تا گوسفند داشتی و زمین و زمان و آب همه برای خدا است. پنج گوسفند تو امروز پانصد گوسفند شده است. 495 تا برای تو و 5 گوسفند را به فقرا بده. زکات دام با زکات گندم فرق دارد. «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» مشکل جامعه ما اطلاعات دینی نیست. مشکل باورهای دینی است. خیلی از مؤمنین باور دارند، ما باور نداریم. اگر باور داشتیم خیلی زندگی ما بهتر از این بود. اگر باور داشتیم پول را به 15 درصد سود در بانک نمیگذاشتیم که جوانها مجبور شوند از بانک وام بگیرند. میگوید: سی میلیون از بانک وام گرفتم، نود میلیون دادم هنوز تمام نشده است. یکی از مراجع بزرگوار میفرمود: ما برای مؤسسهمان مجبور شدیم وامی از بانک بگیریم، مسلمان که هیچ الهی کافر گرفتار این بانک نشود. آقای قرائتی میگفتند: یکوقت این آیه سوره فصلت را برای کسی خواندم. آقایی که خودش اهل قرآن بود، گفت: نه چنین آیهای در قرآن نداریم. خودت درست کردی. گفتم: آیه قرآن است. آیه 7 سوره مبارکه فصلت را قبول نمیکرد. «وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ» وای بر مشرکین! مشرک کیست؟ نمیگوید: آنهایی که نماز نمیخوانند و به حج نمیروند. بت درست کردند. «الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» زکات نمیدهند. مشرک هزار کار دیگر دارد، شرک او را بگو. خدا مرحوم علامه طباطبایی را رحمت کند، بچهها این سوره را زود حفظ میکنند «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» (ماعون/1) آن کسی که قیامت را قبول ندارد چه کسی است؟ «فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ، وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ» به یتیم و فقرا کاری ندارد. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» (ماعون/4) وای بر نمازگزارانی که «الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» گاهی میخوانند و گاهی نمیخوانند. «الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ» ریا میکنند، «وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ» به همسایه کار ندارند. اگر این «یُکَذِّبُ بالدِّین» است دیگر «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» چیست؟ من اصلاً خدا و قیامت و پیغمبر را قبول ندارم آنوقت شما میگویید «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ»؟ این آیه چه میخواهد بگوید؟«أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» آنهایی که قیامت را قبول ندارند بعد میگوید «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ». مرحوم علامه طباطبایی فرمود: آیه درست است. بخاطر اینکه بعضی از ما میگوییم: مسلمان هستیم ولی در عمل «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» هستیم. شما منافق هستی، شما که به مسکین و یتیم کاری نداری، نماز گاهی میخوانی و گاهی نمیخوانی، این «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» است. اینجا برای مسلمانی ما معیار قرار میدهد. اصلاً نه واجبات را خواستیم و نه خمس و زکات، حداقل در این بساط آب به آسیاب دشمن نریزیم. دشمن به ما رحم نمیکند، خودمان به هم رحم کنیم. تو که با یک گونی و برنج و یک قوطی روغن زندگیات اداره میشد، رفتی پنج گونی برنج و پنج قوطی روغن خریدی، برای چه؟ فکر میکنی این مملکت روزی به جایی برسد که تمام اطرافت از گرسنگی بمیرند و تو یکی بنشینی و این ده گونی برنج را بخوری؟! اگر باور داشتیم«إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» حرص نمیزدیم و وقتی میدیدیم جنس کم است، به هم کمک میکردیم.شریعتی: نکات خیلی خوبی را شنیدیم که انشاءالله در زندگی ما اثر گذار باشد و به خود بگیریم و نگاه ما به دیگران نباشد که انشاءالله بتوانیم تغییر بکنیم و به سمت خدا حرکت کنیم. امروز صفحه 467 قرآن کریم را تلاوت خواهیم کرد. «وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «75»بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2» غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5» وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ «6» الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7» ترجمه: و فرشتگان را مىبينى كه گرد عرش حلقه زدهاند، در حالى كه همراه با ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و ميان آنان به حقّ داورى گردد و گفته مىشود: «سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است.»به نام خداوند بخشندهى مهربان، حا، ميم. نزول كتاب از طرف خداوند عزيز عليم است. آمرزندهى گناه، پذيرندهى توبه، سخت كيفر و صاحب عطاى فراوان. هيچ معبودى جز او نيست. بازگشت (همه) به سوى اوست. جز كسانى كه كفر ورزيدند كسى در آيات خداوند جدال و ستيزه نمىكند پس تحرّك آنان در شهرها تو را نفريبد. پيش از اين (كفّار مكّه) نيز قوم نوح و احزابى كه بعدشان آمدند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى تصميم گرفت تا پيامبرش را به عقوبت بگيرد و به وسيلهى باطل مجادله كردند تا حقّ را نابود نمايند، پس آنان را (به قهر خود) گرفتم، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بوده است. و بدين گونه (كه احزاب در دنيا عقوبت شدند) وعده عذاب پروردگارت دربارهى كسانى كه كفر ورزيدند قطعى شد كه آنان اهل دوزخند. كسانى كه عرش (خدا) را حمل مىكنند وآنان كه اطراف آن هستند، پروردگارشان را با سپاس و ستايش تسبيح كرده (و به پاكى ياد مىكنند) و به او ايمان دارند و براى كسانى كه ايمان آوردهاند (از خداوند) آمرزش مىخواهند (ومىگويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است، پس كسانى را كه توبه كرده و راه تو را پيروى كردهاند بيامرز و آنان را از عذاب دوزخ حفظ كن.شریعتی: قرار هست از آقا سید جمال الدین گلپایگانی برای ما نکتهای بگویند.حاج آقای حسینی قمی: میدانید این مرد بزرگ مقامات بسیار علمی و فوقالعادهای داشته که مجال نیست. من یک نامهای را پیدا کردم که مرحوم سید جمال گلپایگانی 75 سال پیش این نامه را به آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که از مراجع تقلید هستند، نوشتند. ایشان در آن زمان شاید بیست و چند ساله بودند. یک نامه به استاد خودش آیت الله سید جمال گلپایگانی مینویسد آن پیرمرد با چه حوصلهای جواب این شاگرد جوان خودش را میدهد با چه آدابی! «بسم الله الرحمن الرحیم جناب مستطاب، علم الاعلام، عماد الافاضل العظام و نخبة العلماء المؤید المُسدد، آقای آقا لطف الله صافی گلپایگانی دامت توفیقاته: به عرض میرساند انشاءالله تعالی وجود محترم از جمیع مکاره مصون و محروس هست و لا زال در استکمال قوه علمیه و عملیه، جدّ و جهد، در تحصیل علم و تهذیب اخلاق و ترویج شرع مؤید و منصورند. مرقومه محترمه زیارت شد، ممنون مراحم و متشکر الطاف قرة العین معظم بوده و هستم. از حالم خواسته باشید این حیات مستعار باقی و بی حالی و ضعف مزاج از جهت پیری و عارضه در ماه مبارک مرا از کار باز داشته است. اسئل الله العفو و العافیه و حسن العاقبة. عزیزا! این حال جوانی را مغتنم بشمار. و از بذل جهد در تحصیل علم کوتاهی نکن. و تقوا که ترک معاصی باشد کمال اهتمام را داشته باش که اصل و اساس بلوغ به هر سعادتی است. بدانید که بدون ملکه تقوا امکان ندارد حصول حقیقت علم که «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء سوا کام متعلقاً بالاعتقاد أو بالعمل» چه در مسائل اعتقادی و چه در مسائل عملی.» ایشان میفرماید: در مسائل اعتقادی و عملی خدا در قلب انسانها قرار میدهد و بدون ملکه تقوا امکان ندارد به دست بیاید. «تقوا قلب را پاک میکند از همه پلیدیها و تهذیب میکند نفس را از مهلکات خبیثه و تصفیه میکند از کدورات و پردههایی که مانع از ادراک حقایق است و جلا میدهد به نور قلب و کم کم انسان به نظر در آثار و آفاق و انفس آیات الهی و دلایل ربوبی مکنونه در آنها را مشاهده میکند و بر اثر نظر در آفاق و انفس و تفکر در آنها درک میکند «إِنَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْباب». چون جنابعالی را دوست میدارم و قابل دیدهام این نامه را نوشتم لذا زیاد مصدع شده، در تحصیل اهتمام کن، وقت را غنیمت بدان که از دست میرود و دیگر به دست نمیآید. عالم بعد که به اصطلاح عالم برزخ است عالم حسرت و مذمت است از مُهملین و معطلین و عالم فوز به نتایج اعمال حسنه از برای عاملین و اولیای خدا.»