علم در زمان ظهور 6

مجموعه شرح روایات مهدویت از حاج آقا عابدینی

سه شنبه، 25 مهر 1396

78 دقیقه

ارواح معصومین در مرتبه «اعلی علیّین» قرار دارد (مرتبه مقرّبون، السابقون)

ابدان معصومین و قلوب شیعیان در مرتبه «علیّین» قرار دارد که مورد شهود و حضور و حاکمیّت روح اعلی علیّینیِ مقربّین (امامان معصوم) می باشد:

«إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفی‏ عِلِّیِّینَ، وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّونَ، کِتابٌ مَرْقُومٌ یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ» (سوره مطففین ۱۸_۲۱‏)

ابدان شعیان نیز در مرتبه «دونِ علیّینی» می باشد.

از روایات طینت، نگاهی معرفتی به اطاعت می یابیم، که هرقدر «تابع امام» شویم، داریم تحت «دامنه‌ی وجودی امام» قرار گرفته، و در آن رابطه ی اطاعت، «شأنِ امام» گشته ایم.

این رابطه‌ اطاعت محض از امام، به حدی میرسد که شیعه مثل بدن امام شده، و امام را «روحِ عالیِ خود» یافته، که به محض «یافتنِ امر روح (امام)» آن امر عیناً در وجود شیعه تحقق می یابد، بدون اینکه در خودش بخواهد سبک سنگین کرده و تروّی فکری و تصدیق بعد از تروّی داشته باشد.

شیعه همینکه تصدیق یافت که این امر از امامش رسیده، مستقیم آن امر «کُن» از روح امام، در وجود شیعه «فَیَکون» است، که امر عیناً همان تحقق است، و «کُن فیکون» در رابطه ی امام با شیعیانش اتفاق میافتد.

طینت باطنی و روحی شیعیان از طینت ظاهری امامان است. در مشارق انوار الیقین از نگاه عرفانی این حقیقت طینت را اینگونه بیان کرده که: «أن ظاهرهم باطن الخلائق، و باطنهم عین الحقایق و غیب الإله الخالق».

امام، روح شیعه است و عمل شیعیان عمل امام محسوب میشود، البته به حسب مراتب اعمال.

شیعیان دامنه‌ی وجودی امام گشته و پس از طی مواقف برزخ و قیامت که تطهیر گشته اند، در قیامت به امامشان ملحق میشوند:

«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم» (اسراء، ۷۱).

شیعیان چون «شأن امام» و دامنه ی وجودی همان روح امام هستند، دیگر حسابی ورای امام ندارند، بلکه حسابشان به روح آنهاست که روحشان امام است.

اینکه امام «ایصال الی المطلوب» میکند، به تعبیری، یعنی امام که در سیر بسوی خداست، بدنِ خودش (و ارواح شیعیان در آن مرتبه) و تمامِ شئون وجودی امامتش را هم با خود بسوی خدا می برد.

وقتی که شیعیان به منزله بدنِ امام هستند، یعنی شیعیان هم با امامشان میروند و به مقصدِ مطلوب میرسند.

عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِی‏، عن الصادق (علیه السلام) :

«إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ طِینَةِ الْجَنَّةِ وَ خَلَقَ النَّاصِبَ مِنْ طِینَةِ النَّارِ »

وَ قَالَ :

« إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً طَیَّبَ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ فَلَا یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْمُنْکَرِ إِلَّا أَنْکَرَهُ »

قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ :

«الطِّینَاتُ ثَلَاثَةٌ طِینَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْکَ الطِّینَةِ إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ هُمْ صَفْوَتُهَا وَ هُمُ الْأَصْلُ وَ لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِینٍ لازِبٍ کَذَلِکَ لَا یُفَرِّقُ اللَّهُ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ شِیعَتِهِمْ وَ قَالَ طِینَةُ النَّاصِبِ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ أَمَّا الْمُسْتَضْعَفُونَ فَ مِنْ تُرابٍ لَا یَتَحَوَّلُ مُؤْمِنٌ عَنْ إِیمَانِهِ وَ لَا نَاصِبٌ عَنْ نَصْبِهِ وَ لِلَّهِ الْمَشِیَّةُ فِیهِمْ جَمِیعاً». (بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۹ ح۱۳)

مِنْ کِتَابِ الشِّفَاءِ وَ الْجِلَاءِ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ طِینَةَ الْمُؤْمِنِ مِنْ طِینَةِ الْأَنْبِیَاءِ فَلَا یَنْجَسُ أَبَداً» (بحار الأنوار، ج‏۲۷، ص۱۳۲ ح۱۲۵)