علم در زمان ظهور 2

مجموعه شرح روایات مهدویت از حاج آقا عابدینی

سه شنبه، 29 فروردین 1396

68 دقیقه

  • بحث علم در زمان ظهور (جلسه دوم)

  • انسانِ ظهور، با تمام مراتبش، ارتباط برقرار میکند با تمام مراتب عالم

  • در دوران ظهور، رشد در نظام ادارکی انسان به جایی میرسد که بمانند انبیاءالهی «رؤیت ملکوتی» می یابد که «نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏» (انعام، ۷۵).

  • اینکه قرآن نهیب میزند چرا انسانها به ملکوت نظر نمیکنند نشان از امکان ذاتی و استعداد این مساله در نظام ادراکی انسانهاست: «أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی‏ مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؟!» (اعراف، ۱۸۵).

  • پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز به همین مطلب نهیب میزند که اگر پرحرفی و دل مشغولی های شما نبود، شما هم آن «سمع و رؤیت ملکوتی» که من دارم را می یافتید: «لَوْ لا تَکْثیرٌ فى کَلامِکُمْ وَ تَمْریجٌ فى قُلوبِکُمْ لَرَایْتُمْ ما ارى‏ وَ لَسَمِعْتُمْ ما اسْمَعُ» (المیزان، ج۵ ص۲۷۰)؛ [اگر نبود پرحرفى‏ها و حرفهاى اضافى شما و اگر نبود تمریج در دل شما (که دلتان حالت چمن را دارد و هر حیوانى در آن مى‏چرد)، می توانستید آنچه را که من می ‏بینم ببینید و صداهایى را که من می شنوم بشنوید.]

  • [در حدیث دیگر هم امام صادق (علیه السلام) مى‏ فرماید: «لَوْ لَا أَنَّ الشَّیَاطِینَ یَحُومُونَ عَلَى قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَرُوا إِلَى مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض» (بحار، ج۶۰ ص۳۳۲)؛ اگر نبود که شیاطین در اطراف دلهاى فرزندان آدم حرکت مى‏ کنند، آنها ملکوت آسمانها و زمین را مشاهده مى‏ کردند. ]

  • این علم ملکوتی دیگر با غفلت جمع نمیشود، و معصیتی رخ نمیدهد، و با آن هیچ اصطکاکی در برابر حرکت سلوکی نخواهد بود.

  • نظام تصرف و تسخیر آفرینش تابع این علم ملکوتی در ادارک انسان (اولوالعلم شدن) و قدرت اراده و عزم در او (اولولعزم شدن) است، که بمانند انبیاء الهی «فاعل بالاراده» می شود.

  • در دوران ظهور با ورود انسانها به ملکوتِ آسمان و زمین، تولّدِ دوّمِ کل جامعه‌ی بشریت است که با تولّدِ دوّم (در نظام ادراکی) راه به ملکوت باز میشود، که قال عیسی بن مریم (علیهما السلام) : «لَن یَلِج مَلکوتَ السَّمواتِ و الاَرضِ مَن لَم یولَد مَرَّتَیَن»؛ داخل نمیشود در ملکوت آسمان و زمین، کسى که دو بار متولد نشده باشد. (شرح اصول الکافی، صدر المتألّهین شیرازى، ج۱، ص۳۶۱و ۴۱۷).

  • امروزه، چون سرعت عروج انسان در گرایش به معنویت و هدایت بالاتر رفته است، از آن طرفش هم، سرعت سقوط انسان در گرایش به معصیت و ضلالت هم زیاد گشته است.

  • آن انسانِ دوران ظهور، با همه آن مشخصاتی که پیدا میکند آن «انسانِ اسلام» است که توانایی های همین انسانِ امروز را به او مینمایاند و مرحله ای از «انسان شناسیِ اسلام» را به ما میشناساند.